صفحه در حال بارگذاری است! لطفا کمی صبر کنید...
چکیده
امروزه دیگر سازمانهای بزرگ و پیچیده ای که دهه های قبل به وجود آمده بودند، کارساز نیستند و حکم دایناسورهایی را دارند که توان تطبیق خود با محیط را نداشتند و محکوم به فنا شدند. سازمانهای بزرگ با ساختارهای سنتی توان و انعطاف لازم جهت همسویی با تغییرات محیط پیرامونی بویژه با توجه به مسایل جهانی شدن را ندارند و برای بقای خود ناچارند یا تغییر ساختار دهند یا خود را به ابزارهایی مجهز کنند تا توان مقابله با تغییرات جهانی را به دست آورند. یکی از مهمترین این ابزارها، ایجاد سازمان یادگیرنده و نهادینه کردن یادگیری سازمانی است.
بنابراین، سازمانهایی موفقتر هستند که زودتر، سریعتر و بهتر از رقبا یادبگیرند. درست به همین دلیل است که مفهوم سازمان یادگیرنده و یادگیری سازمانی در سالهای اخیر مطرح شده و رشد فزایندهای داشته است. سازمانها به جای رفتارها و حرکتهای سنتی خود که در بهترین شکل آن در برگیرنده آموزش نیز میبود، تبدیل به سازمانی شوند که همواره یاد میگیرند، یعنی کوشش خود را در جهت یادگیری به عنوان یک امتیاز رقابتی به کار میبرند.
در مقاله حاضر، ضمن تعریف سازمان یادگیرنده و مشخص ساختن ویژگیهای اصلی آن، سعی میشود که عواملی (مانند استراتژی، مدیریت، فرهنگ و...) را که در ایجاد، شکلگیری و رشد چنین سازمانی موثر است، معرفی کرده و سپس یادگیری سازمانی یا به عبارت دیگر، ابعاد و انواع یادگیریهایی که در سازمان امکان پذیر است تشریح گردد.
"چارچوب ذهنی یعنی زاویه دید.یعنی راهی که ما چیزها را می بینیم"
"فکر می کنی آیا رسانه ها نسبت به مقالات منفی ای که درباره تجارت شبکه ای چاپ می کنند مسوولند؟"
" نه . در حقیقت تا امروز فکر می کردم آنها مسوولند ، اما امروز فهمیدم که حتی من هم در چاپ آن مقالات سهم دارم"
" همه مسوولیم. تجارت شبکه ای اصولا برای آزادی است. به ما آزادی به اشتراک گذاشتن می دهد. این یک روی سکه است و روی دیگر احساس مسئولیت است. تجارت شبکه ای حقیقتا یک تجارت مسوولیت پذیری است، یعنی ما بابت مسوولیتی که می پذیریم پاداش می گیریم.هر چه قدر بیشتر مسوول باشیم بیشتر پاداش می گیریم.اینجاست که کلمه پشتیبان(sponser) معنی پیدا می کند، یعنی احساس مسوولیت بابت افرادی که به این تجارت معرفی می کنی.وقتی که تو پشتیبان مجموعه ای چند هزار نفری از افراد هستی ،پاداش آن را می گیری .پاداشی که بسیار زیاد است وتو مستحق آن هستی."
" هدفی بزرگتر و بهتر از خودت داشته باش و هر چه هدفت بزرگتر باشد بسیاری از چیزها کوچک خواهند شد."
فندکی که هیچگاه با وزش باد خاموش نشد....
آسیابان دهکده شیوانا خسته و درمانده نزد شیوانا آمد و از او در مورد مشکلی که برایش پیش آمده کمک خواست. شیوانا از او توضیح خواست و آسیابان گفت: " آسیاب بزرگ دهکده متعلق به من است. برای آرد کردن غلات و دانه های غذایی مردم دهکده و روستاهای اطراف من نیاز به حداقل ده کارگر دارم. البته کارگرانی که نیازمند کار هستند در این منطقه کم نیستند. اما من هر کارگری که استخدام می کنم بعد از یکماه متوجه می شوم که آنها یکی یکی مرا ترک می کنند و به سراغ کار کم درآمدتری می روند. به زبان ساده تر این کارگران حاضرند در جایی دیگر کارسخت تری انجام دهند و حقوق کمتری بگیرند اما در آسیاب من کار نکنند!؟ حال دست تنها مانده ام و نمی دانم چه کنم! مرا راهنمایی کنید."
مورچه هر روز صبح زود سر کار میرفت و بلافاصله کارش رو شروع میکرد.
با خوشحالی به میزان زیادی تولید میکرد.
رئیسش که یک شیر بود، .......
فرم ثبت نظرات و پیشنهادات شما عزیزان
* نام و نام خانوادگی : | |
* آدرس ایمیل: | |
موضوع پیام: | |
*پیام: |
|
|